موسی از شخصیتهای کتاب مقدس و نیز قرآن است. در نظر پیروان ادیان سامی (شامل یهودیت و مسیحیت و اسلام) وی از پیامبران بزرگ است و مطابق روایات سنّتی این دینها، قوم بنی اسرائیل را از مصر بیرون برد.
در روایات سنّتی تبار وی چنین است: موسی پسر عمران پسر یصهر پسر قاهت پسر لاوی پسر یعقوب پسر اسحاق پسر ابراهیم. مادرش یوکابد دختر لاوی و خواهرش میریام (کُلثُم) بود. برادر بزرگ ترش هارون(آرون) نام داشت. بنا به روایت تورات و قرآن، مادر موسی او را در سبدی انداخته به رود نیل سپرد و همسر فرعون آسیه او را از آب گرفت. آسیه، فرعون را راضی کرد که موسی را به فرزندی بپذیرند و موسی در دربار فرعون رشد یافت. موسی به جرم کشتن یک قبطی تحت تعقیب قرار گرفت و به مدین رفت. در آن جا هشت سال به کاهن مدین که بنا به روایت مسلمانان، شعیب، نام داشت، خدمت کرد. آن گاه باصفورا(صپوراه) دختر شعیب ازدواج کرد. بنا به اعتقاد یهودیاننیازمند منبع، مسیحیاننیازمند منبع، مسلماناننیازمند منبع در بازگشت از مدین، به موسی از سوی خدا وحی شد و او به پیامبری بنی اسرائیل برگزیده شد. موسی به همراهی برادرش هارون به نزد فرعون رفت و او را به یکتاپرستی فراخواند. موسی سه سال از هارون کوچکتر بود و در زمان سخن گفتن با فرعون در مصر هشتاد سال داشت،۱ هم چنین موسی بنی اسرائیل را در خروج از مصر رهبری کرد. بنا به اعتقاد یهود، ده فرمان، در کوه طور به موسی الهام شد که پایههای شریعت قوم یهود را تشکیل میدهد. موسی در نزد مسلمانان به کلیمالله مشهور است و یکی از پنج پیامبر اولوالعزم به شمار می اید. بر اساس روایت تورات، موسی در زمان وفات صد و بیست سال داشت،۲ پس از موسی بنا به فرمان خدا، یوشع بن نون از یاران بسیار نزدیک او زمامدار و رهبر بنی اسرائیل شد
نام
نام موسی را دختر فرعون انتخاب کرده است: «او را به فرزندی خود برگزید و نامش را موسی گذاشت.» این نام مصری یا عبری است. اگر ریشه آن را مصری در نظر بگیریم، با توجه به «میس» به معنای «متولد شدن» و «مس» به معنای «یک پسر»، میتوان این گونه نوشت: «او را به فرزندی خود برگزید و نامش را پسر گذاشت.» اما، باید نام موسی ریشهای الهی داشته باشد، و بنابرین نام او شامل نام یکی از خدایان مصری بوده است. اگر این نام از ریشهای عبری باشد، با فعل «بیرون کشیدن» در ارتباط خواهد بود. دختر فرعون میگوید، «من او را از آب بیرون کشیدم («ماشا»).» این موضوع احتمالاً به روی آب آمدن موسی در مدین یا نقش او در نجات بنی اسرائیل در دریای سرخ مربوط میشود. بیشتر دانشپژوهان با مصری بودن این نام موافقند و معتقدند که ریشه عبری تفسیر بعدی است. ۴
روایات کتاب مقدس
موسی از نیل نجات یافت، ۱۶۳۸، به وسیله نیکولا پوسن
پیامبر بنی اسرائیل
موسی قبل از فرعون، یک مینیاتور از قرن ششم، از کتاب مقدس سریانی از پاریس.
موسی آب را از صخره خارج میکند، به وسیله فرانسیسکو باکچیاکا
موسی در طول نبرد دستش را به کمک هارون و هور بالا نگه میدارد، تصویر از جان اورت میایز
موسی از غرب اردن کنعان را نظاره میکند، تصویری در سال ۱۹۰۹
قوم بنیاسرائیل در زمان یوسف و یعقوب در سرزمین گوشن مستقر بودند، اما پیامبری جدید ظهور کرد و قوم بنیاسرائیل را از مقرر خود دور نمود. در این زمان موسی فرزند عمران، فرزند قاهت از لاویان زاده شد، که به همراه خانواده یعقوب وارد مصر شده بودند. مادر او یوکابد، از خویشاوندان نزدیک قاهت بود. موسی یک خواهر بزرگتر (۷ سال) به نام مریام، و یک برادر بزرگتر (۳ سال) به نام هارون داشت.
فرعون دستور داده بود تمام نوزادان عبری مذکر در رود نیل غرق گردند، اما مادر موسی او را داخل یک قایق کوچک قرار داد و این قایق در حاشیه رودخانه درون نیزارها پنهان گشت، تا اینکه دختر فرعون او را پیدا و به فرزندی خود قبول کرد. موسی بعد از اینکه به بلوغ رسید، یک مصری را که در حال ضرب و شتم یک عبری بود، به قتل رساند. موسی ترسید که فرعون او را به خاطر کشتن یک غلام مجازات کند، لذا به مدین (سرزمینی بیابانی در جنوب یهودا) گریخت. آنجا در کوه طور (که به نام کوه سینا نیز معروف است)، خداوند خود را با نام تتراگراماتون (یا یهوه) به موسی معرفی کرد، و به او فرمان داد تا به مصر برگردد و مردم خود (بنیاسرائیل) را از بند رها کند و به سرزمین موعود (کنعان) برساند. موسی برگشت تا دستور خداوند را عملی سازد، اما فرعون از انجام آن امتناع کرد، و بعد از اینکه خدا ۱۰ فاجعه را بر سر مصر آورد، فرعون در مقابلش کوتاه آمد. موسی بنیاسرائیل را به مرز مصر برد، اما بار دیگر فرعون به خشم آمد و این موجب شد که او و لشگرش در عبور از دریای قرمز در هم بشکنند، تا نشانهای از قدر خدا برای اسرائیل و سایر ملتها باشد.
موسی بنیاسرائیل را از مصر به کوه سینا برد، و در آن مکان، خداوند با بزرگان قومش پیمان بست تا بنی اسرائیل به پیوران یهوه تبدیل شوند، از قوانین الهی پیروی کنند، تا یهوه خدای آنها باشد. با ابلاغ قوانین الهی به وسیله موسی به بنیاسرائیل، فرزندان هارون، برادر موسی، مقام کشیش را ایجاد کردند تا آن دسته از بنی اسرائیل را که از قوانین الهی سرپیچی نمیکنند، مجازات نمایند. در آخرین فعالیت موسی در کوه سینا، خداوند برای موسی رهنمود فرستاد تا به همراه بنیاسرائیل، به سرزمین موعود، یعنی میشکان رهسپار شود.
موسی اسرائیل را از سینا به فاران در مرز کنعان برد. فرستادگان با نمونههایی از حاصلخیزی خاک برگشتند، اما هشدار دادند که اهالی آن غول پیکرند. بنیاسرائیل وحشت کردند و خواهان بازگشت به مصر شدند، حتی برخی علیه موسی و خداوند به شورش برخاستند. موسی به بنیاسرائیل اعلام کرد که ساکن شدن در این سرزمین ارزشی ندارد. آنها به مدت ۴۰ سال در بیابان سرگردان شدند، تا زمانی که نسلی که از وارد شدن به کنعان امتناع میکردند، مردند، و فرزندشان وارث این سرزمین گشتند.
پس از گذشت آن ۴۰ سال، موسی بنی اسرائیل را به شرق دریای مرده و سرزمینهای ادوم و موأب هدایت کرد. آنها در آن مکان از وسوسه بتپرستی فرار کردند، توسط بلعم باعورا به نعمتهای خداوند دست یافتند و مدینیان را که از دشمنان خدا بودند، نابود ساختند. او در حاشیه اردن، بنیاسرائیل را جمع کرد. بعد از یادآوری سرگردان بودنشان، قوانین الهی را ابلاغ نمود که مطابق آن، آنها باید در آن سرزمین زندگی میکردند، آواز عبادت و تشکر از موسی را میخواندند، و قدرت او را به یوشع بن نون میرساندند. سپس موسی به بالای کوه نیبو و بر فراز پیسگا رفت، به سرزمین موعود بنیاسرائیل که پیش از او گسترش یافته بود، نگاه انداخت، و در سن ۱۲۰ سالگی مرد. او خاشعانه تر از هر انسان دیگری بود، "پیش از موسی هیچ پیامبری برای بنیاسرائیل فرستاده نشده بود که اینچنین ارتباط نزدیکی با یهوه داشته باشد." (کتاب دوم تورات ۳۴:۱۰).
200pxیک آیکون در کلیسا ارتدوکس روسی از حضرت موسی، که به واقعه تجلی خداوند به شکل آتش بر موسی در کوه سینااشاره دارد، قرن ۱۸ ام.
موسی مار برنزی را برداشت، و بنیاسرائیل را از نیش مارهای سمی در امان نگه داشت، نقاشی از بنجامین وست.
قانونگزار اسرائیل
"دریافت قانون توسط موسی"، تصویری از ویلیام بلیک
در میان یهودیان امروزی موسی به عنوان «قانونگزار اسرائیل» شناخته میشود، و قوانین فراوانی را در قالب ۴ کتاب ابلاغ کرده است. اولین کتاب، کتاب میثاق، در سفر خروج ۱۹-۲۴ میباشد، خداوند قوانین این کتاب را در پایه سینا بیان کرده است. درون میثاق، ده فرمان (سفر خروج ۲۰: ۱-۱۷) و کتاب میثاق (سفر خروج ۲۰: ۳۳-۲۳: ۱۹) قرار دارند. کتاب سفر لاویان شامل بدنه دوم قوانین میشود، کتاب سفر اعداد نیز با مجموعهای دیگر از قوانین و سفر تثنیه با مجموعهای دیگر آغاز میشود.
به طور سنتی، موسی به عنوان نویسنده این ۴ کتاب به علاوه سفر پیدایش شناخته میشود، این دو با یکدیگر اولین و برترین کتاب مقدس یهودیان را با نام تورات تشکیل میدهند.
منابع
جدا از برخی منابع پراکنده در سایر متون مقدس یهودی، تمام دانستهها درباره موسی از کتاب سفر خروج، سفر لاویان، سفر اعداد و سفر تثنیه به دست آمدهاند.۵ بسیاری از محققان قدمت این چهار کتاب را به دوران هخامنشیان، یعنی ۵۳۸ تا ۳۳۲ قبل از میلاد نسبت میدهند.۶
موسی در ادبیات هلنیستی
پنجره موسی در کلیسای ملی واشنگتن، سه دوره از زندگی موسی را نمایش میدهد.
نوشتههای غیرمقدس درباره یهودیان، با اشاره به نقش موسی، در ابتدا در آغاز عصر هلنیستی، دوره طلایی یونان در جهان باستان، از ۳۲۳ تا ۱۴۶ قبل از میلاد مسیح آشکار شد. سموئیل نوشته است که "یک ویژگی این ادبیات افتخار فراوان در چیزیست که مردم شرق در عموم برخی از گروههای میان آنها را نگه میدارد.":1102
علاوه بر مورخان یهودی-رومی یا یهودی-هلنی مانند آرتاپانوس از اسکندریه، ایوپلموس، یوسفوس فلاویوس و فیلون اسکندرانی، برخی مورخان غیر یهودی شامل هکاتئوس از آبدرا (نقل شده ا زدیودور سیسیلی)، آلکساندر پولیهیستور، مانتو، آپیون، چارمون از اسکندریه، تاسیتوس و پورفیری، نیز به او اشاره کردهاند. میزان اعتبار این منابع به این بستگی دارد که منابع اولیه ناشناسند.۷:1103 همچنین در سایر متون مذهبی مانند میشنا (قرن دوم بعد از میلاد)، میدراش (۲۰۰ تا ۱۲۰۰ میلادی)،۸ و قرآن (۶۱۰ تا ۶۵۳ میلادی) به موسی اشاره شده است.
تصویر یوزارسیف، در تاریخنگاری هلنیستی، یک کشیش از دین برگشته مصری میباشد که ارتشی از جذامیان را علیه فرعون فرماندهی میکند و در نهایت از مصر تبعید میشود، و نامش را به موسی تغییر میدهد.
در هکاتئوس
اولین منبع موجود درباره موسی در نوشتههای یونانی در تاریخ مصری به هکاتئوس از آبدرا (قرن چهارم پیش از میلاد) باز میگردد. تمام توصیفات باقیمانده او درباره موسی دو منبع هستند که به وسیله دیودور سیسیلی نقل شدهاند، که آرتور دروگ این گونه مینویسد، "او موسی را رهبری هوشیار و شجاع توصیف میکند که مصر را ترک کرد و یهودیه را برپا ساخت."۹:18 مطابق دستآوردهای فراوان توصیف شده توسط هکاتئوس، موسی چند شهر را پیدا کرد، یک معبد و آیین مذهبی بنا نهاد، و قوانینی را وضع نمود:
پس از برپایی زندگی در مصر در زمانهای قدیم، که براساس توصیفات افسانهای به طول انجامید، در دوران خدایان و قهرمانان... ، بسیاری از گروهها متقاعد شدند که قوانین مکتوب منوس (موسی) را به کار گیرند، مردی که نه تنها روح بزرگی داشت، بلکه نامش برفراز تمام قانونگزارانی قرار گرفت که نامهایشان ثبت شده است.۹:18
همچنین دروگ بیان کرد که این عبارت هکاتئوس مشابه گفتههای متعاقب ایوپلموس بود.۹:18
در آرتاپانوس
تاریخنگار یهودی آرتاپانوس از اسکندریه (قرن دومم پیش از میلاد) موسی را به عنوان قهرمانی فرهنگی و بیگانه با آیین فراعنه، به تصویر کشید. بر اساس گفتههای جان بارکلی دینشناس، موسی آرتاپانوس، "سرنوشت یهودیان را رقم زد، و با شکوه شخصی، فرهنگی و نظامی خود، برای تمام مردم یهودی اعتبار کسب نمود."۱۰
آرتاپانوس درباره این موضوع سخن میگوید که موسی به چه طریق به همراه هارون به مصر برمی گردد، و زندانی میشود، اما به طور معجزهآسایی به وسیله نام یهوه فرار میکند تا قومش را هدایت نماید. برای گواهی بر این عمل، راهی در معبد ایزیس ایجاد شده است که یادآور آن معجزه میباشد. او موسی را در سن ۸۰ سالگی این گونه توصیف میکند: «بلند قامت، سرخ روی، با موهای سفید بلند، و باوقار». اما برخی مورخان به "طبیعت دفاعی بیشتر کارهای آرتاپانوس"۱۱:40 با جزئیات فراوان از کتاب مقدس، همانند ارجاع به شعیب اشاره دارند، شعیب غیر یهودی، دلاوریهای موسی را در کمک به دخترانش تحسین میکند و تصمیم میگیرد موسی را به عنوان پسر خود معرفی نماید.۱۱:133
در استرابون
استرابون، یک مورخ، جغرافیدان و فیلسوف یونانی بود که در کتاب جغرافیای خود (۲۴ میلادی)، با جزئیات درباره موسی نوشت، که در واقع او یک مصری بود که از شرایط وطنش اظهار تاسف میکرد، و درنتیجه مورد توجه بسیاری قرار گرفت که به خدای او روی آوردند. استرابون برای مثال مینویسد، موسی با به تصویر کشیدن خدا به شکل انسان یا حیوان مخالفت میکرد، و اعتقاد داشت که خدا ریشهای است که همه چیز را در بر میگیرد-خشکی و دریا:۷:1132
۳۵. یک روحانی مصری به نام موسی، صاحب بخشی از این کشور به نام مصر پایین، از قوانین موجود در آن ناراضی بود، آنجا را ترک کرد و با عده اعظمی از پیروانش به یهودیه آمد. او اعلام کرد که مصریان و آفریقاییها در نشان دادن خدا شبیه جانوران و گاوها سرگرم تمایلات اشتباهی هستند، همچنین یونانیان در شکل دادن به خدایانشان شبیه انسان اشتباه میکردند. زمین، دریا، بهشت، جهان و طبیعت اشیا، همگی از آن خداست...
۳۶. موسی با این آموزهها افراد بسیاری را متقاعد کرد که او را تا اورشلیم امروزی همراهی نمایند...۱۲
در نوشتههای استروبن درباره تاریخ یهودیت آنگونه که درک میکند، او مراحل متنوعی از توسعه را توصیف کرده است: از اولین مرحله، شامل موسی و وارثانش؛ تا آخرین مرحله که "قلعه اورشلیم به وسیله هالهای از تقدیس احاطه شد." قدردانیهای مثبت و روشن استرابون درباره شخصیت موسی، از مشفقانهترین نوشتههای باستانی است."۷:1133 تصویر او از موسی مشابه توصیفات هکاتئوس میباشد که او را مردی سرآمد در هوش و شجاعت معرفی کرده است.۷:1133
جان اسمن مصرشناس، به این نتیجه رسیده است که استرابون مورخی بوده است که به عنوان یک یکتاپرست به ساختار دین موسی نزدیک شده بود." او تشخیص داد که "که تنها یک منبع الهی وجود دارد و هیچ تصویری نمیتواند او را نمایش دهد... و تنها راه دستیابی به این خدا، زندگی با تقوی و عادلانه است."
در تاسیتوس
مورخ رومی، تاسیتوس (۵۶-۱۲۰ میلادی) با اشاره به یکتاپرستی بودن دین یهودیت و بدون تصویری روشن، به موسی اشاره میکند. کار اصلی او، که در آن فلسفه یهودیت را توصیف میکند، کتاب تاریخ او (۱۰۰ میلادی) میباشد، جایی که، براساس گفتههای مورفی، درنتیجه یکتاپرستی یهودیان، اسطوره پاگانیسم شکسته شد.۱۳ تاسیتوس بیان میکند که با وجود نظرات متنوع موجود در آن عصر درباره قومیت یهودیان، تمام آنها به طور مشترک موافقند که یک سفر خروج از مصر وجود داشت. بر اساس گفتههای او، فرعون باکنرانف، که از طاعون رنج میبرد، در پاسخ به یک الهام از سوی زئوس یهودیان را تبعید نمود.
مطابق گفتههای او، موسی و یهودیان تنها ۶ روز در بیابان سرگردان بودند و در روز هفتم به سرزمین مقدس رسیدند.۱۴
در لنگینوس
هفتادگانی، ورژن یونانی کتاب مقدس عبری، لنگینوس را تحت تاثر قرار داد، کسی که نویسنده کتاب بزرگ نقد ادبی در عروج میباشد، البته نویسنده اصلی هنوز به طور قطع معلوم نیست. اما، اکثر محققان موافقند که نویسنده در عصر آگوستوس یا تیبریوس، اولین و دومین امپراتور روم زندگی میکرد.
نویسنده سفر پیدایش را به این شیوه نقل میکند، که طبیعت خدا را به روشی درخور بزرگی و خالصبودنش نمایان میسازد. اما او موسی را با نام مورد خطاب قرار نمیدهد، بلکه او را «قانونگزار یهودیان» میخواند. در کنار ذکر سیسرون، موسی تنها نویسنده غیر یونانی ذکر شده در این کار است، و او توصیف کرد که موسی را حتی از نویسندگان یونانی مانند هکاتئوس از اسکندریه و استریون که با احترام با او رفتار میکردند، بیشتر تحسین مینمود.۷:1140
در یوسفوس فلاویوس
در سراسر کتاب آثار باستانی یهودیان اثر یوسفوس فلاویوس (۳۷ تا ۱۰۰ میلادی)، به موسی اشاره شده است. برای مثال کتاب هشت چ. چهار، هیکل سلیمان را توصیف میکند، و به عنوان اولین معبد شناخته میشود. در زمان تابوت عهد، در ابتدا وارد معبد تازه ساخت شد:
زمانی که سلیمان این کارها (سازههای بزرگ و زیبا) را به اتمام رساند، و دهشها را در معبد جمع کرد، و همه اینها تنها در هفت سال، نشاندهنده ثروت و قدرت او میباشد... او همچنین برای حاکمان و بزرگان عبری نامه نوشت، و از همه آنها دعوت کرد در اورشلیم گرد هم آیند، تا هم معبد ساخته شده را ببینند، و هم تابوت را در آن قرار دهند؛ و زمانی که این دعوت در همه جا گسترش یافت... جشن سایهبانها نیز همزمان با آنها اتفاق افتاد. عبریها این جشن را مقدسترین و برترین جشن خود میدانستند؛ لذا آنها تابوت و خیمه متعلق به موسی و تمام عروقی را که برای اعطا به قربانی برای خدا بودند، حمل نمودند، و در معبد قرار دادند... اکنون در این تابوت جز دو میز سنگی که از ده فرمان محافظت میکند، چیز دیگری وجود ندارد. ده فرمان گفتههای خدا با موسی در کوه سینا است که روی آن میزها حکاکی شده است...۱۵
به گفته فلدمن، یوسفوس به "فضایل اصلی هوش، شجاعت، میانهروی و عدالت" که مختص موسی بودند، اهمیتی ویژه میافزاید. او تقوا را به عنوان اصل پنجم، اضافه میکند. به علاوه، او "به علاقه موسی به تاکید بر تحمل رنج و اجتناب از رشوهخواری تاکید میکند. موسی مانند افلاطون یک مربیست."۱۱:130
در نومنیوس
نومنیوس، فیلسوف یونانی، که اهل آپامئای سوریه بود، در طول نیمه دوم قرن دوم میلادی دست به قلم برده است. کنیس گوثری تاریخنگار می نوسید، "نومنیوس شاید تنها فیلسوف شناختهشده یونانی باشد که زندگی موسی و عیسی را به صراحت مطالعه نموده است..."۱۶:194 او ذهنیت خود را توصیف میکند:
نومنیوس مردی جهانی بود؛ کار او تنها محدود به رازهای یونان و مصر نمیشود، بلکه درباره خدای برهماییان و مغها نیز سخن گفته است. این آگاهی او و استفاده از متون مقدس عبری است که او را از سایر فلاسفه یونانی متمایز میسازد. همانطور که او هومر را شاعر میداند، موسی را پیامبر میشمارد. افلاطون نیز به عنوان موسی یونان توصیف شده است.۱۶:101
در ژوستین شهید
ژوستین شهید (۱۰۳ تا ۱۶۵ میلادی)، سنت و فیلسوف دیندار مسیحی، با توجه به مطالعاتی دیگر، ادعا نومنیوس را تکرار کرد. پائول باکهام روحانی، بیان کرد که موسی «بسیار قابلاعتماد»، ژرفاندیش و راستگو بود، زیرا در زمره بزرگترین فلاسفه یونانی قرار داشت.۱۷ او از طرف ژوستین میگوید:
من شروع خواهم کرد، سپس، با اولین پیامبر و قانونگزارمان، موسی... شما باید بدانید که، تمام معلمان، حکما، شاعران، تاریخشناسان، فیلسوفان، قانونگزاران، و از همه قدیمیتر، تاریخ یونان به ما نشان میدهند که موسی اولین معلم دینی ما بوده است.۱۷
بررسی تاریخ
یادبود موسی، کوه نبو، اردن
سنت موسی را به عنوان قانونگزار و قهرمان فرهنگی بنیاسرائیل، میتوان در منابع تثنویه، مربوط به قرن هفتم پادشاهی یهودا نسبت داد. موسی شاکله مرکزی مکتب تثنویه از ریشههای بنیاسرائیل را تشکیل میدهد. دیدگاه اصلی این است که تثنویه برپایه موادی استوار است که تاریخشان به زمان پادشاهی اسرائیل بر میگردد، لذا روایات کتاب مقدس برپایه سنتی است که تقریباً به قرن دهم، یا چهار قرن بعد از زندگی موسی باز میگردد. در مقابل، مینیمالیستهای کتاب مقدس مانند فیلیپ دیویس و نیلز پیتر لمچ، به سفر خروج به عنوان یک داستان تخیلی مینگرد که در زمان هخامنشیان یا حتی قبلتر و بدون هیچ اشارهای به موسی تاریخی، ایجاد شده است.۱۸۱۹
بحث پیرامون تاریخچه خروج مدتهاست که بدون هیچ نتیجه قطعی، در حال ادامه است. برای مثال مانتو در داستانی تحریف شده که توسط یوسفوس فلاویوس بیان شده است، میگوید که موسی در اصل یک کشیش از دین خارج شده به نام یوزارسیف بود که جزام را در خارج از آواریس گسترش داد.
برخی پژوهشگران کتاب مقدس گمان میکنند، حتی اگر داستانهای کتاب مقدس چیزی را که بیشتر شبیه یک فرایند تدریجی مهاجرت و پیروزی میباشد، به شکل اتفاقی یک دفعهای به تصویر بکشند، احتمالاً در زیر سنت خروج و سینا، هستهای تاریخی بتوان یافت. بنابرین اصل «بردهداری در مصر» ، شرایط تاریخی کنترل امپریالیستی پادشاهی نوین مصر بر کنعان را بعد از فتوحات رامسس دوم بازتاب میکند، که تحت فشار مردمان دریا و فروپاشی عصر برنز به تدریج در طول قرن ۱۲ ام کاهش یافت؛ اسرائیل فینکلشتاین به ظهور شهرکها در تپه مرکزی در حدود سال ۱۲۰۰ به عنوان اولین شهرکهای اسرائیل اشاره میکند.۲۰
یک الگوی دورهای از این شهرکهای مرتفع، مربوط به فرهنگ اطراف، پیشنهاد میکند که کنعانیان امروزی، روش زندگی کشاورزی و عشایری را ترکیب کردند. زمانی که قوانین مصری با حمله مردمان دریا فروریختند، تپه مرکزی دیگر قادر به محافظت از جمعیت عظیم عشایر نبود، لذا آنها از چادرنشینی به یکجانشینی روی آوردند.۲۱نیازمند شفافسازی
اما فینکلشتاین بیان میکند، در کتابی که در همان زمان بسیاری از محققان «خروج» بدان اشاره میکردند، مصر در قله شکوه خود به سر میبرد، و دارای مجموعهای از قلعهها برای محافظت از مرزها و ایستگاههای بازرسی به مسیر کنعان بود. این بدان معناست که خروج در مقیاس ذکر شده در تورات غیرممکن بوده است.۲۲
درحالی که داستان عمومی خروج و فتح سرزمین موعود ممکن است در وقایع تاریخی ریشه داشته باشد، نقش موسی به عنوان رهبر بنیاسرائیل در این وقایع قابل اثبات نیست.۲۳۲۴۲۵۲۶ ویلیام دور با ریشه کنعانی بنیاسرائیل موافق است، ولی محتمل میشمارد که برخی مهاجران مصری به شکل موسی در ۱۲۵۰-۱۲۰۰ فرااردن را ترک کرده باشند.۲۷
مارتین نورث بیان میکند که دو گروه مختلف وقایع خروج و سینا را تجربه کردهاند، و هر یک از آنها مستقل از دیگری، داستان خود را انتقال دادهاند، او مینویسد، "داستان کتاب مقدس عبریانی از مصر به کنعان را دنبال میکند که از بافندهای مشترک که زمینهها و سنتهایی مختلف را پیرامون شخصیت موسی ایجاد میکند، ساخته شده است."۲۸
«فرضیه کنیت» که در سال ۱۸۷۲ توسط کرنلیوس تیله مطرح شده است، فرض میکند که تصویر موسی بازتاب یک کشیش مدین از یهوه است، که دین او به وسیله کنیت، از کنعان جنوبی (ادوم، موأب، مدین) به اسرائیل گسترش یافته است. این ایده بر اساس یک سنت قدیمی (ذکر شده در کتاب داوران) است که بیان میکند پدر قانونی موسی یک کشیش از یهوه بود، که یادوارهای از ریشه مدین خدا را حفظ میکرد. درحالی که نقش کنیت در انتقال فرقه بسیار قابل قبول است، دیدگاه تیل درباره نقش تاریخی موسی در تحقیقات مدرن کمتر مورد حمایت قرار گرفته است.۲۹
ویلیام آلبرات دیدگاه مطلوبتری درمقابل دیدگاه مربوط به موسی دارد، اساس داستانهای کتاب مقدس را پذیرفته، اما تاثیر قرنها انتقال شفاهی و کتبی را شناسایی کرده است، که موجب به دست آوردن لایههای یکپارچگی میشود.
